متن:
Catching flies in his mouth Tasting Freedom While He dares Then Crawling Back Back to the top Top of the stairs, The staires He wont see the sun again for years to come "He's Broken Out In Love" Like a Cow Without a care Roaming freely, Through the streets. You could find him in amongst the pigeons in the street. But you'll wont see the sun again for years to come "He's Broken Out In Love"
ترجمه:
با دهانش مگس ها رو میگیره
آزادگی رو تجربه میکنه
او خیلی با جرات هست
سپس سینه خیز ( خزیدن ِ خزندگان ) برمیگرده
برمیگرده به اوج
بالای همه ی نردبان ها
او برای چند سال آینده خورشید را دوباره نخواهد دید
"دل او در عشق دلشکسته شده است"
مانند یک گاو
بدون هیچ توجه
به آزادی می گردد , درون خیابان ها
او را در میان آدم های ساده در خیابان می توانی پیدا کنی
ولی تو برای چند سال آینده خورشید را دوباره نخواهی دید
"دل او در عشق دلشکسته شده است"